یکشنبه، اردیبهشت ۰۱، ۱۳۸۷

کدام سياست پیش می رود؟


کدام سياست پیش می رود؟

مهدی سامع

mehdi.samee@gmail.com

برداشتی از سایت ایران نبرد

روز چهار شنبه 28 فروردین محمود احمدی نژاد طی یک سخنراني‌ در قم مسایلی را مطرح کرد که باید روی آن تامل کرد. این که یک کوتوله سیاسی حرفهای بزرگتر از دهانش را مطرح می کند به خودی خود چیز تازه ای نیست. اما این که احمدی نژاد به عنوان گماشته ولی فقیه کف بر دهان و شمشیر بر دست ادعای قدر قدرتی می کند، این پرسش را در مقابل ما قرار می دهد که این حرفها در چه شرایطی بیان می شود و در پشت این سخنان پر هیاهو کدام اهداف و برنامه ها قرار دارد.

حرفهای احمدی نژاد دو جنبه به هم پیوسته دارد. او در بخش اول سخنانش به رقبای داخلی به شمول نزدیکترین وزرایش حمله می کند و در بخش دیگر برای جهانی که قرار است «احمدی نژادی» شود خط و نشان می کشد.

قسمتی از حرفهای احمدی نژاد را با هم مرور کنیم:

-بنده مي‌پرسم که کدام سياست دولت انجام شد؟

-گمرکات، ثبت اسناد، مجوزها و انحصارات، بانکها و شبکه مالياتی و عدم نظارت بر عملکرد دستگاههای اجرايی ريشه سوء استفاده، بی عدالتی و تبعيضها هستند.

-متاسفانه برخي گروهها آن قدر قدرتمندند که در مراجع قانونگذاري هم اين امور را به سمت خود سوق مي‌دهند که بايد دانه به دانه اين دستها را قطع و با آن مبارزه کرد.

-برخي از دستگاه‌ها نيز وظيفه اصلي خود را انجام ندادند و با آن بدنه مافيايي نتوانستند مقابله کنند.

-بنده به شما قول مي‌دهم که دست همه اين افراد را در سال جديد از بيت‌المال قطع کنم.

-بنده تا ريشه کن شدن فساد ايستاده‌ام و از کسي باکي ندارم.

اینها 6 محور از حرفهای گماشته ولی فقیه است. وی در نقش منقد دولت و با حمله به کسانی که مشخص نیست در کدام رکن حکومتی و در چه بخشی از هرم قدرت و ثروت قرار دارند، به آشکارترین صورت اعتراف به شکست است. همگان می دانند که احمدی نژاد از حمایت کامل و بی دریغ ولی فقیه برخوردار بوده و اساسا تصدی پست ریاست جمهوری توسط وی به خاطر مداخله مستقیم و آشکار سپاه پاسداران تحت امر ولی فقیه بوده است. احمدی نژاد از فرصت بالا رفتن قیمت نفت برخوردار بوده و با دست باز به هر شکلی که ولی نعمتش خواسته منابع ملی کشور را هزینه کرده است. در دوران این کوتوله سیاسی است که نقدینگی از 60 هزار میلیارد تومان به 150 هزار میلیارد تومان افزایش می یابد. در همین دوران است که نرخ تورم به رقمی بالاتر از 20 افزایش می یابد. احمدی نژاد با برگزاری شعبده بازی انتخاباتی مجلسی یکدست تر از مجلس کنونی را سامان داده است و بدون هرگونه محدویت همه ی ارگانهای نظام را به بازی گرفته و آنها را به کنار می زند.

احمدی نژاد سوار بر مرکب بی ترمز و دنده ولی فقیه به نزدیک ترین یاران و حامیانش که نقش مهمی در سرکوب داخلی و صدور ترور داشته اند نیز رحم نکرده است. او حتی وزرای فعلی دولت که منصوب خودش هستند را غير حزب الهی و مافيايی می داند. او در روز 21 فروردین در مشهد گفت: «بايد خودمان را براي يك جراحي بزرگ و اصلاحات اساسي و سازندگي عظيم آماده كنيم....... بعضيها كه حرفهاي دشمن را ترجمه مي كنند خواسته هاي دشمن را منتشر مي كنند هنوز طرح دولت اعلام نشده است به مخالفت با آن برخاسته اند.»

این گونه تیغ کشی بی محابا پاسدار و شکنجه گر معروف را هم به صدا در آورده است.

حسین سریعتمداری در سرمقاله روز 26 فروردین کیهان می نویسد:«تغييرات پی درپی و بی سابقه، علاوه بر پی آمدهای منفی خاص خود، ساير اعضای کابينه را هم نسبت به ادامه فرصت برای خدمت دچار تزلزل می کند و هيچکدام نمی دانند فردا نوبت کداميک از آنان است.»

احمدی نژاد می داند که بحران کنونی محصول سیاست اتخاذ شده توسط ولی فقیه است و نقش او تنها و تنها اجرای دستورات ولی فقیه است. اما از آن جا که حیات سیاسی گماشته ولی فقیه در اجرایی کردن همین سیاستها می باشد، وی مجبور است زمین و زمان را به هم بدوزد و با یاوه گویی مسئول نا بسامانیهای کشور و فقر و فلاکت مردم را «دشمن خارجی» و «مافیای» داخلی اعلام کند و این در حالیست که وی به طور صریح و روشن نامی از این «قدرتمندان» داخلی نمی برد. او می داند که با برکنار کردن این یا آن وزیر و مسئول کاری پیش نخواهد رفت و بنابرین صلاح خود و ولی امرش را در این می بیند که حرفهایش را گنگ و مبهم و در لفافه بیان کند تا هم ضعف نظام را لاپوشانی کند و هم برای هر جراحی دیگر دستش باز باشد.

یک روز پس از سخنرانی احمدی نژاد روزنامه سرمایه در سرمقاله خود نوشت:«رئيس جمهوری با گذشت بيش از ۱۰۰۰ روز از عمر دولت ۱۴۶۰ روزه خود، بار ديگر تقريبا همه قوای سه گانه و ديگر نهادهای کشور را تلويحا به همراهی با مافيای رانت خوار فاسد متهم کرده است........رييس دولت دائما از اين مافيا شکايت می کند، فقط يک کار ساده را انجام نمی دهد و آن معرفی مافيايی است که اگر مبنای سخن احمدی نژاد در قم را ملاک قرار بدهيم، مانند غده لجام گسيخته سرطانی همه اجزای حکومت و دولت را جز شخص رييس جمهوری در ميان گرفته است.......يک هزار روز پس از شروع دولتی که قرار بود در همان سال اول همه چيز را سامان دهد، رييس جمهوری عصبی تر و خسته تر و تلخ تر از هميشه، همان حرفها و شعارهای روز نخست را می زند.»

اما حرفهای احمدی نژاد فقط به اوضاع نابسامان اقتصادی محدود نمی شود. او برای لاپوشانی کردن بحران نظام ولایت فقیه پای «نظامات حاكم بر جهان» را به میان می کشد و به راستی که با حرفهایش نه فقط دم خروس که هیولای بنیادگرایی اسلامی که امام راحل آن را طراحی و آیت الله خامنه ای آن را تنها راه نجات ولایتش می داند را به نمایش گذاشت.

به قسمتی از حرفهای احمدی نژاد در این رابطه توجه کنیم:

-ما اگر نتوانيم مناسبات جهاني را اصلاح کنيم و اگر زورگويان را در جغرافياي خود محصور نکنيم آنها اجازه نخواهند داد که ما به فعاليتهاي خود ادامه دهيم.

-ما بايد امروز تلاش کنيم تا بتوانيم شرايط جهان را تغيير دهيم چرا که بدون تغيير نظامات حاکم بر جهان نمي توانيم شاهد برقراري عدل و صلح در سراسر جهان باشيم.

-امكان ندارد بدون تغيير اين نظامات حاكم بر جهان نظامات طاغوتي و ظالمانه و فاسد ما بتوانيم به قله‌هاي پيشرفت برسيم ...

-دوران سلطه شصت ساله و جنايتهاي شما بعد از جنگ جهاني دوم، دوراني که با تبليغات مسموم و فشارهاي سياسي و رسانه‌اي و بين المللي و همچنين لشگرکشي ملتها را تهديد کرديد به پايان رسيده است

این 4 محور از سخنان احمدی نژاد عصاره سیاست ولایت فقیه را به نمابیش می گذارد. ایده های خمینی و خامنه ای برای ایجاد یک اتحاد جماهیر اسلامی به مثابه یک فطب در مناسبات جهانی را در همین جمله های کوتاه می توان به وضوح مشاهده کرد. قله‌هاي پيشرفت که پاسدار احمدی نژاد به دنبال آنست، سیاست و برنامه ای برای بهبود زندکی مردم ایران و آوردن پول نفت بر سر سفره مردم ایران نیست. خامنه ای برای حفظ ولایتش در سودای ایجاد امپراطوری اسلامی، از طریق عمله و اکره اش و منجمله گماشته گوش به فرمانش، نان مردم را از سر سفره آنان می رباید تا مزدورانش را ریر پرچم «ولی امر مسلمین جهان» اماده به خدمت نگهدارد.

برای نظام ولایت فقیه، اگر بخواهد به وصیتنامه و درسهای خمینی وفادار بماند راهی جز حرکت بی دنده و ترمز برای ایجاد جنگ و آشوب تا ایجاد «امپراطوری اسلامی» و «ظهور نور از چاه جمکران» وجود ندارد. این مسیر البته با منافع مردم ایران در تضاد کامل قرار دارد و از همین روست که مردم به اشکال مختلف خشم و نفرت خود را از این سیاست و آمران و عاملان آن اعلام می کنند. در شرایطی که تمام ظرفیتهای ارتجاعی نظام ولایت فقیه علیه مردم ایران به کارگرفته شده و اکنون نظام در ضعیفترین موقعیت خود برای بقا می جنگد، راه نجات را در اعلام جنگ به مردم ایران و جهان تشخیص داده و برای همین مجبور است با جراحیهای بزرگ و با دستبابی به سلاح اتمی و با صدور تروریسم، آشوب و بنیادگرایی اسلامی، نظام ولایت فقیه را تامین کند. جراحیهای بزرگ درون نظام، پاسخ منفی به قطعنامه های شورای امنیت ملل متحد، مداخله اخلالگرانه در عراق و لبنان و فلسطین و بی خانمان کردن مردم ایران تجلی عینی آن راه و رسمی است که احمدی نژاد در قم بیان کرد.

منبع: یادداشت سیاسی نبرد خلق، شماره 274، یکشنبه اول اردیبهشت 1387 (20 آوریل 2008)