شنبه، فروردین ۳۱، ۱۳۸۷

ندامت از جمعه بازار تا كافه‌هاي پاريس


سرمقالهُ نشریهُ مجاهد شمارهُ902
ندامت از جمعه بازار تا كافه‌هاي پاريس!

دژخيمان نظام از آوردن زندانيان درهم‌شكسته يا عناصر خيانتكار به «مراسم سياسي ـ عبادي» نماز جمعه براي لجن‌پراكني عليه مجاهدين و جنبش مقاومت دست‌شسته‌اند. اين سياست و عبادت به سياق آخوندي در داخل ميهنمان آن‌قدر دافعه‌برانگيز بود كه بساط آن‌را برچيدند و به جاي آن قهر سياه و عريان يعني حلق‌آويز در ملأ ‌عام را جايگزين كردند.
به جاي جمعه بازار، اكنون، مراسم سياسي عبادي مزبور به كافه‌هاي پاريس صادر شده است(). با اين تفاوت كه معركه‌گردانان و سوژه‌هاي مذكر ريش‌تراشيده و ادكلن‌زده و سوژه‌هاي مؤنث بي‌حجاب و با آرايشي غليظ و مهوع به صحنه فرستاده مي‌شوند؛ با تلاشي عبث براي پنهان‌كردن مأموريت محوله از سوي اطلاعات نظام، و تلاشي ناشيانه براي فاصله‌گرفتن از ارزشهاي رژيم و غرب‌پسند‌كردن چهره‌ها و كلمات. تفاوت ديگر در اين است كه در كافه‌هاي پاريس نمي‌توان لجن‌پراكني را به نام «امام امت» و با شعارهاي «مرگ بر آمريكا، مرگ‌بر اسرائيل، مرگ‌بر منافقين و صدام» آغاز كرد!
راستي كه اين ميزان «چرخش‌مداري» و استحاله مراسم سياسي عبادي، جاي دست‌مريزاد دارد به مقاومتي كه رژيم را به چنين روز سياهي نشانده است كه اگر مزدورانش فقط يكبار به مبدأ مأموريت و قرار‌و‌مدار با وزارت اذعان كنند، همه چيز مي‌سوزد و به ضد خودش منجر مي‌شود. به همين دليل پيشاپيش براي آب‌بندي‌كردن شگردهاي وزارت مي‌گويند: مجاهدين هر كه را مخالفشان باشد به رابطه با رژيم متهم مي‌كنند!! تفاوت«شو» اين‌بار در كافه‌هاي پاريس در اين بود كه رژيم عوامل واگشت‌خورده و نفوذي خود را كه مصرف ديگري نداشتند و بعضاً با سرقت خودرو از اشرف به نزد آمريكاييها گريخته بودند تحت‌عنوان «اعضاي ناراضي» مجاهدين، عرضه كرد تا از اين‌كه مجاهدين «اطلاعات ميهن خود را به آمريكاييها مي‌دهند» شكوه سر دهند.
رهبر مقاومت در پيام خود به هموطنان خارج كشور در تيرماه سال گذشته با يادآوري بيانيه ملي ايرانيان كه «مرزبندي قاطع با رژيم ضد‌بشري ولايت‌فقيه را عمده‌ترين معيار براي ارزيابي ادعاهاي افراد و گروهها و شناسايي دوست و دشمن» مي‌داند و با يادآوري مصوبه ديگر شوراي ملي مقاومت مبني بر اين‌كه «هرگونه رابطه با عوامل رژيم ولايت فقيه و هم‌چنين سرويسهاي پشتيبان و همدست آن عليه مقاومت، دشمني با آزادي و حاكميت مردم ايران» محسوب مي‌شود، گفت:
«مي‌خواهم به همه شما در هر كجا و در هر شرايطي كه هستيد، اين ملاك و معيار و اين خط قرمز و اين حصار حياتي و مرزبندي مقدس ملي و ميهني و ضرورت نگاهباني از آن را يادآوري كنم. در برخورد و تنظيم رابطه با همه افراد، اگر با دشمن مردم ايران و هلاك‌كننده حرث و نسل اين ميهن خط قرمز و مرز سرخ دارد، قدمش به روي چشم. از دادن جان هم براي او دريغ نكنيد. اما اگر با اين رژيم كه پليدي و نحوست اول و آخراست، مرز سرخ ندارد، اگربا اين رژيم، به‌نحوي درهم و هم‌جبهه و هم‌خط و هم‌موضع شده و مرز‌بندي و روزه ملي و ميهني در برابر اين رژيم را ولو به‌اندازه يك قطره يا يك گرم و به اندازه يك قدم يا يك قلم شكسته باشد، هركس كه مي‌خواهد باشد، در هر رده ومقام و مرتبت و مسئوليتي هم كه بوده، خائن و خيانت‌پيشه حقيري بيش نيست. نبايد به او نزديك شد. نبايد به او ميدان داد. بايد او را افشا و طرد و تحريم كرد. ديگر شايسته هيچ اعتماد و احترامي كه از خون شهيدان سرچشمه گرفته، نيست».
پانويس---------------------------------------
نگاه كنيد به اطلاعيه مجاهدين درباره باز‌مصرف مزدوران مستعمل عليه مقاومت در صفحه4