جمعه، مهر ۲۰، ۱۳۸۶

"عمو جان فرومایه" فرومایه تر از پاسدار هزار تیر!

"عمو جان فرومایه"، فرومایه تر از پاسدار هزار تیر!

"عموجان فرومایه،" حضرت مستطاب علی اصغر حاج سید جوادی در سایت "ققنوس"، سایت "سیاست انسانگرا"! بخوانید سیاست خمینی گرا. ""میگوئید دروغ میگویم؟ لطفاُ اینجا کلیک و از سایت " ققنوس، سیاست انسانگرا" (1) باز دید نمائید تا به واقعیت بیشتر پی ببرید"" با درج مقاله ای باسم "نامهُ سرگشاده برای رئیس دانشگاه کلمبیا " (2) در تاریخ 27 سپتامبر 2007 درج کرده که قابل پاسخگوئی و شناساندن ماهیت این فرومایهُ پست میباشد.

از آنجا که

"پرنده با پرنده باز با باز کند هم جنس با هم جنس پرواز"

این فرومایه از پذیرائی گرم رئیس دانشگاه کلمبیا که مثل خود "پاسدار هزارتیر" و کلیهُ سران ریز ودرشت رژیم گزیده شده در شروع نامه ابراز میدارد که " نسبت هائی که شما به محمود احمدی نژاد به عنوان رئيس جمهور ايران و مدعو دانشگاه کلمبيا داديد موجب شگفتی و يا خرسندی خاطر من نشد. " عجبا که در "لحظهُ مشخص اولیه" مثل ولی وقیح خودش "خمینی خون آشام" ابراز میدارد که هیچ احساسی ندارد."!!؟؟ و سپس با سر هم کردن سر و ته قانون اساسی رژیم ضد بشری خمینی میخواهد که بگوید که "شتر دم و دنبالچه های شاه و شیخ از کرگی دم نداشت"! و از روز ازل سرشت این رژیم ضد بشری را اینگونه بنیان نهاده اند و حضرات مستطاب، از جمله همین "عموجان فرومایه" و سایر شرکای ریز و درشت با شکلک های "ملی، مذهبی"!، "انسانیتگرا"!، "چپ گرا" ""بهتر است بخوانید اپورتونیستهای چپنما""، "راستگرا"، "اسلامی ها"، "بازاریهای مسلمان" و دهها و صد ها ارگان در شکل و شمایلهای مختلف به "خدمت و محضر آن پلید خون آشام نمیرفتند و از عنایات و آزاد سازی امام گونهُ آن زعیم عالیقدر؟ سپاس نمیگفتند؟، و آن دجال خون آشام هم برایشان دعای خیر بدرقه نمیکرده و آب دهن تبرک شده نثار ماتحت زنانشان برای رفع یائسه گی پحش نمیکرده؟ وخلاصه همهُ اینها خیالات و بافتهُ منافین از خدا بی خبر و یاوه های شرق و غرب؟ در رابطه با آن زعیم عالیقدر اسلام بوده است"؟؟! و لذا در حال حاظر هم "نباید به پاسدار هزار تیر خوش آمد در خور شاُنش آنگونه که رئیس دانشگاه کلمبیا کرد، انجام داد"؟ و در همان حال مثل دجال خون آشام به کوچهُ علی چپ زده و اذعان میکند که: "اگر صهيونيزم وسيله توجيه حقانيت دولت اسرائيل بر سرزمين فلسطين و نابودی حقوق مردم فلسطين است،
اگر مبارزه با تروريزم وسيله توجيه حقانيت سياست کاخ سفيد در حفظ و تحکيم منافع سياسی و اقتصادی و استراتژی نظامی خود در منطقه خاورميانه و نزديک است،
چرا اسلام نبايد وسيله توجيه حقانيت مبارزه کسانی قرار گيرد که جز اتکا به دين به هيچ وسيله قانونی در داخل مرزها و در خارج از مرزهای خود برای استيفای حقوق انسانی خود دسترسی ندارند؟" لطفاُ این جمله را مجدداُ بخوانید چه فرقی بین دیدگاه دجال خون آشام و پاسدار هزار تیر با این گفته پیدا میکنید؟؟ لازم به تذکر است که این فرومایه به عمد عملیات گستردهُ تروریستی این رژیم پلید را در سر تاسر دنیا که زبان زد خاص و عام هست، رانادیده میگیره و آن را "توجیه حقانیت مبارزه؟ ...........جز اتکا به دین؟..........در داخل و خارج مرزها!؟......استیفای حقوق انسانی خود؟!... دسترسی ندارند؟؟" به زبان میاره؟ یعنی رژیم تروریست پرور "برای استیفای حقوق انسانی خود!!" عراق و فلسطین و افغانستان و لبنان و سوریه و عربستان سعودی و آرژانتین و ....... و در ایران بطور مختص مردم بیگناه را مورد تهاجمات تروریستی خود قرار میده؟؟ بنازم به این رو؟! و یا چند کلام آنطرفتر را بخوانید. در اثبات افکار پوسیدهُ خودش به مصاحبه شوندگان توسط منابع خبری اشاره میکند و باز هم مثل دجال خون آشام میگوید، ""آنهم از قول یک شهروند آمریکائی""، " شهروند ما که به وسيله تبليغات به کوری دچار شده اند، زندگيشان در بی خبری از نقطه نظر ديگران می گذرد،" عجبا!! "انگار که تمام جامعهُ آمریکا بوسیلهُ "تبلیغات کور دلان ومنافقین از خدا بی خبر کور شده است؟؟" و توان تشخیص را از دست داده است؟! آخر این فرومایه هم مثل دجال به "تودهُ حزب اللهی چند میلیونی در سرتاسر دنیا معتقد است"!. و همانگونه که در ادامهُ مطلب میخوانید این "ابر قدرتهای شرق و غرب هستند که خاورمیانه و نزدیک را مورد تهاجم خود قرار داده اند"؟! بنقل از مضمون.

و در پایان هم میگوید که: "دموکراسی شما منعکس در کاخ سفيد همان اندازه برای آينده مردم آمريکا خطرناک است که رژيم ولايت فقيه برای مردم ايران . " و اینجا را هم لطفاُ دوباره بخوانید. ایز گم کردن را ببینید!؟ مقایسه شبیه عملکردهای دجال خون آشام است که برای گم کردن دشمن اصلی، دشمن فرضی "آمریکا" را باهم در یک کفهُ ترازو قرار میدهد و خودش هم به نتیجه گیری نشسته و سنگ "مردم" را بسینه میزند؟! بحث من اساساُ سر این نیست که آمریکا و سیاستهایش چه مصاعبی را برای خلقهای خاورمیانه و بویژه مردم ما در طول قرن گذشته بوجود آورده را فراموش کنیم. بحث این است که در یک دستگاه سیاسی منسجم و در دستگاه دیالکتیک "یک دشمن اصلی در شرایط مشخص" داریم و در غیر اینصورت "هم خود را گم خواهیم کرد و هم شیوه و روش مبارزه کردن را". نمیتوان در عین واحد همه را به یک چوب راند، و به شکلی که "ارتجاع و لیبرال ارتجاع" موجود در ایران انجام میدهد، "نمونهُ آقای حاج سید جوادی و خمینی خون آشام و پاسدار هزار تیر" عمل نمود. همین دستگاه و افکار پوسیده امثال این "عمو جان فرومایه" پاک ترین و رشید ترین فرزندان این میهن را "ستون پنجم عراق"، "وابسته به صدام حسین"، وابسته به "آمریکا"، "جاسوس شوروی"، "وابسته به اسرائیل" و هر چیزی که شما فکرش را بکنید قلمداد مئ نمودند و در طول سی سال حکومت این جانیان شقاوت پیشه معرکه گردان و چوب زیر بغل این دژخیمان بودند و از آنها انتظاری جز مزدوری و کاسه لیسی برای آخوندکها نخواهیم داشت. و در یک کلام "ما را ز خیر تو سودی نیست شر مرسان".،و "همه میخورند نون وپنیر ، تو یه گوشه بگیر بمیر".



(1) سایت ققنوس.

(2) نامهُ سرگشادهُ "عمو جان فرومایه" به رئیس دانشگاه کلمبیا.
م طحا نی
Mo.Tahani@googlemail.com
http://iranzaminman.blogspot.com/